نکته های پزشکی مهم
پژوهشگران آمریکایی روشی برای افزایش تاثیر داروی ضدتومور سرطانی یافتهاند. در این روش آنها یک شبکه مغناطیسی شونده را در محل نزدیک تومور قرار داده و سپس نانوذرات اکسید آهن حاوی دارو را به بدن تزریق و میدان مغناطیسی اعمال میکنند. مدتهاست که پژوهشگران به دنبال استفاده از میدان مغناطیسی برای افزایش غلظت وارد شدن نانوذرات اکسید آهن در تومورها هستند. با این حال، میدانهای مغناطیسی با افزایش فاصله دچار زوال میشوند، بنابراین در صورتی که تومورها در بخشهای عمیق بدن باشند، بیش از چند سانتیمتر عمق، تاثیر میدان مغناطیسی زیاد نخواهد بود.
برای حل این مشکل پژوهشگران دانشگاه استنفورد راهبرد جدیدی را معرفی کردند. در این راهبرد جدید یک بخش مغناطیسی شونده درون بدن و در محل مورد نظر گذاشته شده و سپس به آن میدان مغناطیسی اعمال میشود با این کار این ماده مغناطیسی شونده موجب تشدید میدان شده و در نهایت نانوذرات در محل مورد نظر به دام خواهند افتاد.
«سانجی گامبهیر» و «شان وانگ» رهبر این تیم تحقیقاتی این راهبرد جدید را ابداع کردهاند، آنها نتایج کار خود را در قالب مقالهای تحت عنوان «Fluorescent magnetic nanoparticles for magnetically enhanced Cancer imaging and targeting in living subjects» در نشریه «ACS Nano» به چاپ رساندند. برای افزایش میدان مغناطیسی در نزدیک تومور، این گروه تحقیقاتی از یک شبکه توری از جنس نیکل که در بازار یافت میشود، استفاده کردند. آنها این شبکه را نزدیک تومور در بدن موش قرار دادند، زمانی که میدان مغناطیسی به این موش اعمال شد مقدار میدان در نقطه مورد نظر افزایش شدیدی یافت. پیش از این که میدان اعمال شود، پژوهشگران مقداری نانوذرات اکسید آهن زیست سازگار را به بدن موش تزریق کرده بودند.
ایده این روش زمانی جرقه خورد که محققان دریافتند که جراحی تومورها میتواند آسیبهای بیشتری به بدن بزند، در نتیجه روش جایگزین و غیرمخربی لازم بود. در این روش جدید نانوذراتی که حامل داروهای ضد تومور هستند، به بدن بیمار تزریق خواهد شد. همچنین از این روش میتوان برای بیمارانی که در آنها امکان انجام جراحی برای زدودن تومور وجود ندارد، استفاده کرد.
در یکی از آزمایشات، محققان نانوذرات اکسید آهن دارای پوشش مولکولی جهت بلوک کردن آنجیوجنیس را مورد استفاده قرار دادند. آنجیوجنیس برای ایجاد رگها در تومور جهت رشد آنها نیاز است. این نانوذرات به تنهایی قادرند تومورها را کوچک کنند، اما زمانی که از میدان مغناطیسی برای این کار استفاده شد، کاهش ابعاد تومور شدت بیشتری پیدا کرد. محققان میگویند نتایج حاصل از اعمال میدان مغناطیسی روی تومور همانند زمانی است که دوز دارو را دو برابر افزایش داده و از میدان مغناطیسی استفاده نکنیم.
..:::: آسم خطر ابتلا به آمبولی ریه را افزایش میدهد ::::..
احتمال ایجاد ترومبوز ورید عمقی و آمبولی ریوی در افراد مبتلا به آسم بیشتر است. گروهی از محققان اروپایی با انجام مطالعات خود در افراد مبتلا به آسم دریافتند افراد مبتلا به آسم شدید تا 9 برابر بیشتر نسبت به بقیه در معرض خطر وقوع آمبولی ریه قرار میگیرند. محققان افزودند: علاوه بر این امکان بروز آمبولی ریه در افراد مبتلا به آسم خفیف تا متوسط نیز در حدود 5/3 برابر بیشتر از افراد غیرمبتلا به آسم بوده است.
نتایج حاصل از این تحقیق همچنین میافزاید: طبق این مطالعه مصرف کورتیکواستروئیدهای خوراکی نیز یک عامل خطر بالقوه برای بروز آمبولی ریه شناخته شده است. به گفته محققان آمبولی ریه زمانی اتفاق میافتد که شریان اصلی ریه یا نایژه مسدود میشود و این حالت معمولاً نتیجه ترومبوز ورید عمقی و لخته شدن خون در رگهاست که میتواند رها شود و به سمت ریه برود که این پدیده باعث کاهش توانایی تنفس و حتی گاهی باعث تخریب بافت ریه میشود. با توجه به این که طبق این مطالعه، افراد مبتلا به آسم شدید در معرض افزایش خطر ابتلا به آمبولی ریوی هستند پزشکان باید آگاهی خود را از امکان این رخداد بهمنظور کمک به جلوگیری از وقوع این بیماری افزایش دهند. یافتههای این تحقیق در نشریه اروپایی تنفس منتشر شده است.
..:::: تشخیص سرطان بدون نمونهبرداری با رنگهای فلورسانس ایمن ::::..
محققان سنگاپوری با استفاده از خودآرایی نانوذراتی تهیه کردهاند که میتواند پزشکان را برای تشخیص بیماریها بینیاز از نمونهبرداری کند. برای این که بتوان وجود یک بیماری نظیر سرطان را روی بافتهای نرم تشخیص داد باید نمونه برداری از آن بافت انجام شود. اخیرا محققان سنگاپوری موسسه آاستار با استفاده از خودآرایی نانوذراتی تهیه کردهاند که میتواند پزشکان را بینیاز از نمونهبرداری کند. با این روش، ایمنی میکروسکوپ دو فوتونی، که روشی فلورسانس برای مشاهده سلولهای سرطانی است، افزایش مییابد.
اگرچه روش میکروسکوپ دو فوتونی اطلاعات مناسبی درباره سلولها ارائه میدهد بدون این که آسیبی به این سلولها وارد شود، اما یافتن ماده مناسبی برای پیمایش نشر نوری چالش برانگیز است. نقاط کوانتومی که از عناصری نظیر سلنیوم و کادمیم ساخته میشود برای نمایش سلول بسیار مناسب هستند که دلیل آن روشنایی آنها و پایداریشان است. با این حال سمی بودن این نقاط کوانتومی موجب شده تا کاربردهای آن در زیست شناسی بسیار محدود شود.
«لیو» و همکارانش موفق شدند با استفاده از مواد آلی، رنگهای غیرسمی برای میکروسکوپ دو فوتونی ایجاد کنند. مشکل اصلی این مولکولها آن است که قادر به جذب پرتو به مقداری کافی جهت ایجاد پدیده فلورسانس نیستند. این گروه تحقیقاتی موفق به حل این مشکل شده است. آنها برای این کار از دندریمر استفاده کردند. در مرکز این دندریمرها یک هسته آمین تریفنیل بوده که سه بازو از آن خارج شده است. این ساختار موجب میشود تا دندریمر بتواند پرتوهای بیشتری را جذب کند. برای این که بتوان سازگاری میان این دندریمرهای ستارهای شکل را با سلولها تست کرد، محققان از ترفند شیمیایی استفاده کردند. آنها از چیتوسان، پلیساکاریدی طبیعی، الهام گرفتند. آنها از یک واکنش تیول-برومید استفاده کرده تا چند حلقه شکر گلوکز آمین را به بازوان دندریمر متصل کنند. با این کار مقدار سمیت دندریمر کاهش مییابد و میتوان آنها را با استفاده از لیگندهای اسیدفولیک عاملدار کرد و سلولهای سطح سرطان سین موسوم به MCF-7 را مورد هدف قرار داد.
نتایج این پژوهش نشان داد که با وارد کردن این رنگ دندریمری در آب، مولکولهای رنگ خودآرایی داده و به صورت نانوذراتی درمیآیند، همین امر موجب افزایش قدرت جذب میشود. محققان پس از تهیه این نانوذرات و ترکیبشان با سلولهای MCF-7 موفق به تصویربرداری از سلولها شدند که در تصویر فوق آمده است. از آن جایی که قریب به صد درصد سلولها در این فرایند زنده میمانند، پس میتوان از غیرسمیبودن این روش مطمئن شد. محققان قصد دارند از این روش در بدن موجود زنده استفاده کنند.
..:::: افزایش ابتلا به پوکی استخوان با استفاده طولانی نوجوانان از اینترنت ::::..
کمتحرکی و نشستنهای مداوم، خطر ابتلا به پوکی استخوان را در نوجوانان به ویژه دختران افزایش میدهد. محققان دانشگاه اکستر با بررسی شیوه زندگی 359 دختر نوجوان اسپانیایی و ارزیابی تراکم توده استخوان آنها در قسمت گردن استخوان ران که یک منطقه مهم برای تشخیص پوکی استخوان است دریافتند کمتحرکی و نشستن مداوم به کاهش محتوای معدنی در این بخش و بخشهایی از این قبیل در بدن مرتبط است که این خود شاخص خطر ابتلا به پوکی استخوان را افزایش میدهد.
محققان ضمن بیان اینکه اقدام به انجام مطالعات طولانی مدت بین دختران و عدم فعالیت آنها علاوه بر بروز چاقی و مشکلات قلبی، سلامت استخوان آنها را تهدید میکند، افزودند: استفاده طولانی مدت از اینترنت نیز در میان پسران به عنوان خطر عمدهای برای ابتلا به پوکی استخوان در میان آنها مطرح شده است.
نتایج حاصل از این تحقیق حاکی است با توجه به اینکه انجام فعالیتهای نشسته مانند مطالعه، تماشای تلویزیون و انجام بازیهای کامپیوتری دربازههای طولانی زمانی در میان دختران با تراکم کمتر استخوان در مفصل ران و لگن آنها همراه است و استفاده بیش از حد از اینترنت به صورت نشسته نیز در میان پسران، احتمال پوکی استخوان را در آنها افزایش میدهد، بدون در نظر گرفتن زمان انجام این فعالیتها، خطر ابتلا به این بیماری در میان آنها به ویژه دختران با انجام حداقل 3 ساعت فعالیت ورزشی شدید به صورت ایستاده مانند فوتبال، بسکتبال و دویدن به صورت قابل توجهی کاهش مییابد. به گفته محققان اگر چه پیشرفت پوکی استخوان با پشت میز نشستنهای زیاد به ویژه به دوران نوجوانی پیوند خورده است اما میتواند پیامدهای نامطلوبی را نیز در سلامت استخوانها برای گروه دیگری از افراد مانند کارکنان ادارهها پدید آورد.
..:::: ابزارجدیدی برای تشخیص سرطان روده ابداع شد ::::..
دانشمندان ابزار جدیدی ابداع کرده اند که برای پزشک در حین آزمایش روده همانند آیینه عقب ماشین عمل می کند و به وی در تشخیص توده ها کمک می کند. سرطان روده سومین سرطان شایع و دومین عامل عمده مرگ و میر ناشی از سرطان است. با وجود این که این بیماری در صورت تشخیص در مراحل اولیه ابتلا قابل درمان است اما در 90 درصد موارد بیماری زمانی تشخیص داده می شود که سرطان پیشرفت کرده باشد. درد شکم، اسهال، وجود خون در مدفوع و کاهش غیر منتظره وزن از علایم ابتلا به سرطان روده هستند. پزشکان برای بررسی علایم هشدار دهنده ابتلا به سرطان روده از روش کولونوسکوپی استفاده می کنند.
محققان اوایل امسال در مجله England Journal of Medicine نوشتند که برداشت آدنوم ها (توده های خوش خیم) در روده ، خطر مرگ ناشی از سرطان روده را 53 درصد کاهش می دهد. با این وجود نتایج مطالعات که در 15 سال گذشته انجام شده است، نشان می دهد که کولونوسکوپی های سنتی 21 تا 24 درصد از توده های خوش خیم را نشان نمی دهد. 12 درصد از توده های خوش خیم یک سانتی متری و بزرگتر در معرض خطر شدید سرطانی شدن قرار دارند. دلیل این که با استفاده از روش کولونوسکوپی نمی توان توده ها را تشخیص داد این است که آنها در چین و چروک های دیوار شکم مخفی هستند.
در موارد دیگر آدنوم ها (توده های خوش خیم) به دلیل این که شکم قبل از انجام این رویه کاملا خالی نشده است، دیده نمی شوند.
اکنون دانشمندان آمریکایی ابزار جدیدی به نام ˈرتروسکوپ چشم سومˈ ( Third Eye Retroscope) ابداع کرده اند که به همراه یک کولونوسکوپ استاندارد استفاده می شود و موجب تقویت تشخیص می شود. این چشم سوم به یک دوربین ویدیویی اضافی مجهز است و مناطق پشت چین و چروک ها را که از دید مستقیم کولونوسکوپ مخفی می ماند، آشکار می کند. این دوربین شامل یک ضمیمه جی ( J ) شکل است که به نوک یک کولونوسکوپ چسبیده است. نتایج مطالعات نشان می دهد که این دید اضافی میزان تشخیص را به ویژه در میان بیمارانی که با خطر زیاد ابتلا به سرطان روده روبرو هستند، به طور چشمگیری افزایش می دهد .
نتایج یک مطالعه بین المللی بر روی 395 بیمار که اوایل امسال در مجله World Journal Of Gastroenterology منتشر شده است ، نشان می دهد که کولونوسکوپی چشم سوم در افرادی که در معرض خطر شدید ابتلا به سرطان روده قرار دارند و در مردم عادی به ترتیب 30 و 23 درصد توده های خوش خیم بیشتری را آشکار می کند. با استفاده از این ابزار هیچ توده خوش خیم بزرگی از دید مخفی نمی ماند. برای بیماران استفاده از این روش دقیقا مشابه انجام کولونوسکوپی است. استفاده از این ابزار موجب افزایش زمان انجام این رویه نمی شود و آماده سازی برای انجام این رویه دقیقا مشابه کولونوسکوپی است. این در حالی است که پزشکان باید برای استفاده از این ابزار و چگونگی نگاه کردن به دو تصویر هم زمان آموزش ببینند. استفاده از این ابزار در سال 2009 مورد تایید سازمان نظارت بر غذا و داروی آمریکا قرار گرفت .این ابزار در حال حاضر تنها در آمریکا در دسترس است اما سازندگان آن قصد دارند تا در چند سال آینده این ابزار را به انگلیس نیز وارد کنند.
فلوسيتومتري يك تكنولوژي بيوفيزيك براساس ليزر است كه براي جدا سازي، شمارش سلول، تشخيص بيوماركر و مهندسي پروتئين با عبوردادن سلول ها به صورت تكتك از مقابل ليزر، استفاده ميشود. اين دستگاه، امكان آناليز چندپارامتري همزمان مشخصههاي شيميايي و يا فيزيكي را تا هزاران ذره در هر ثانيه فراهم ميكند.
فـلـوسـيـتـومـتـري بـه سرعت، چندين جزء از سـلــول را بــه صــورت هـمــزمــان كـمــي كـرده و سلولها و اجزاي آنها را در حالت محلول (به عـنـــوان مـثــال در خــون، شـسـتـشــوي مـثــانــه، يــا ديگـر مايعات بدن) ميشمارد - يا در برخي از مـوارد از هـم جـدا مـيكند-. كاربردهاي باليني فـلــوسـيـتــومتـرهـا، شـامـل تشخيـص و شمـارش زيـرمـجـمـوعـههاي لنفوسيت T انسان و انجام شـمـارشهاي افتراقي سلولهاي سفيد خون، مـطـالـعـات اتوآنتي بادي پلاكت، آناليز نشانگر سـطــح سـلــول، آنـالـيـز رتـيـكـولـوسـيـت و آنـالـيـز بــاكـتــريــايــي اســت. فـلــوسـيـتــومـتـرهـا همچنيـن آنيوپلوئيدي (هر گونه انحرافي از مضرب دقيقي از تعداد هاپلوئيد كروموزوم ها، چه كمتر و چه بيشتر) را با اندازه گيري داخل سلولي و آناليز DNA، تشخيص ميدهند.
فرايند دياليز، امكان جدا شدن ملكولهاي كوچك از مولكولهاي بزرگ يا تعويض محيط را فراهم ميكند. اين تكنيك، يكي از قديميترين روشها براي برداشتن تركيبات داراي وزن ملكولي كم از يك محلول و مبادله آنها با بافر، كه حمام دياليز يا دياليزيت (Dialysate) نيز ناميده ميشود، است. اساس اين روش از خصوصيات غشاهاي نيمه تراوا كه بين محلول پروتئين و بافر دياليز قرار ميگيرد، ناشي ميشود. اين غشاي نيمه تراوا كه معمولا از جنس غشا سلولز داراي حفره است به ملكولهاي كوچكتر، اجازه عبور داده و از نفوذ ماكروملكولها از خلال آن جلوگيري مي كند. ملكولهاي داراي ابعاد بزرگتر از قطر منافذ كيسه دياليز، در داخل كيسه دياليز محبوس شده و ملكولهاي كوچكتر و يونها، از اين منافذ عبور ميكنند و از كيسه خارج ميشوند. اين تكنيك براي خارج كردن يك نمك يا ساير ملكولهاي كوچك مفيد است.
..:::: تست تنفس روشی برای تشخیص سرطان کولورکتال ::::..
آنالیز عملکرد تنفسی میتواند برای غربالگری سرطان کولون (روده بزرگ) و رکتوم (مقعد) مورد استفاده قرار گیرد. گروهی از محققان که یافتههای پژوهشی آنها در نشریه انگلیسی جراحی منتشر شده است، با جمعآوری و پردازش نمونههای بازدم 37 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال و نیز 41 فرد سالم دریافتند الگوهای مختلف ترکیبات آلی فرار (VOC) قادر است بیماران مبتلا به این سرطان را از گروه شاهد متمایز کند. محققان از شبکه عصبی احتمالاتی برای شناسایی الگوی فرآیند ترکیبات آلی فرار در دو گروه مورد مطالعه استفاده کردند که این روش قادر به تعیین بیماران مبتلا با دقت بیش از 75 درصد بود. به گفته محققان اگرچه روش نمونهگیری تنفسی، روشی بسیار آسان و غیرتهاجمی است و هنوز در مرحله اولیه توسعه خود است اما یافتههای این مطالعه ما را به حمایت بیشتری از ارزش این تست به عنوان یک ابزار برای غربالگری کمک میکند. سرطان کولورکتال شایعترین سرطان دستگاه گوارش است و هنگامی رخ میدهد که سلولهای غیرطبیعی در دیواره روده بزرگ یا مقعد رشد کنند.
..:::: شناسایی پروتئینهای دخیل در توسعه سرطان کلیه ::::..
شناسایی پروتئینهای دخیل در توسعه سرطان کلیه، به طور بالقوه میتواند به پیشبینی متاستاز این سرطان کمک کند. تیمی از محققان که یافتههای آنها در نشریه «مولکولی و پروتئومیکس سلولی» منتشر شده، با استفاده از طیف سنجی جرمی توانستند 29 پروتئین را که به احتمال زیاد در گسترش سرطان کلیه نقش دارند، شناسایی کنند که تمامی این پروتئینها به بدخیمیهای دیگر مرتبط بودهاند. محققان با اشاره به نتایج این تحقیق اظهار کردند: این کشف میتواند در تشخیص تومورهای تهاجمی مؤثر باشد و اقدامات درمانی فشردهتری را با اقدامهای به موقع برای بیماران مبتلا فراهم کند.
نتایج حاصل از این تحقیق، ضمن بیان این که متاستاز کارسینوم سلول کلیوی یکی از بدخیمیهای مقاوم به درمان با یک پیشآگهی بسیار ضعیف است، میافزاید اگرچه تکنولوژی تصویربرداری در تشخیص تومورهای کلیه افزایش یافتهاند، ولی با وجود این 25 تا 30 درصد آنها زمانی یافت میشوند که بسیار پیشروی کردهاند. به گفته محققان، اگر پزشکان بتوانند تعیین کنند که کدام یک از تومورهای کلیوی این پروتئینها را دارا هستند و تمایل زیادی به گسترش دارند، آنها میتوانند در کنترل و درمان بیماران مبتلا به تومورهای بدخیم نقش داشته باشند و نیز هزینهها و درمانهای فشرده و سخت، به بیمارانی که این پروتئینها را ندارند، تحمیل نمیشود.
..:::: موفقیت محققان در تولید سلولهای بنیادی از ادرار ::::..
محققان اتریشی و چینی توانستهاند شیوه سادهتری را برای دستیابی به سلولهای بنیادی ایجاد کنند که جنجالهای موجود در مورد منابع این سلول مرجع را کاهش خواهد داد. این دانشمندان دریافتهاند که سلولهای کلیه موجود در ادرار برای تبدیل به سلولهای بنیادی کاربردی مفید هستند. جزئیات این شیوه مقرون به صرفه برای جداسازی سلولهای لازم و تبدیل آنها به سلول بنیادی در مجله نیچر منتشر شده است.
ظاهرا ادرار نه تنها حاوی ضایعات بلکه سلولهای کلیه است. این سلولها به هر طریق از لولههای کلیه بیرون آمده و وارد ادرار میشوند. دانشمندان در این میان سلولهای اپیتلیال کلیوی را جداسازی کردهاند که پوسته بیرونی توبولها را که مسؤول انتقال مایعات هستند، پوشش میدهند. تنها 30 میلیلیتر ادرار برای جمعآوری سلولهای کافی برای این فرآیند بسنده میکند. این سلولها طی فرآیندهای آزمایشگاهی از سایر موارد جدا شده و در یک سیستم کشت قرار میگیرند. سپس یک شیوه خاص که با اصلاح ژنتیکی کار میکند، منجر به تولید سلولهای بنیادی چندمنظوره میشود. با قرار دادن چند ژن خاص در ژنوم این سلولها، یک تغییر اساسی در رفتار آنها بوجود میآید که باعث بازگشت آن به حالت سلول بنیادی میشود.
این شیوه توسط شینیا یاماناکا، دانشمند ژاپنی پایهگذاری شده که امسال به سبب آن موفق به دریافت جایزه نوبل شد. این دستاورد، اولین شیوه دستیابی به سلولهای بنیادی در آزمایشگاه نیست. علاوه بر آن، این شیوه نشان داده که منابع سلولهای بنیادی بسیار گسترده بوده و هنوز برخی از آنها شناخته نشدهاند.
دارو131- مروري بر دارودرماني سرماخوردگي
عفونت مجاري تنفسي فوقاني شامل التهاب مخاط مجاري تنفسي به استثناي ناحيه آلوئولهاي ريوي است. اين عفونت علاوه بر بيحالي و کوفتگي بدن، علايم موضعي متعددي در مبتلايان ايجاد ميکند. درد و گرفتگي گلو، آبريزش از بيني، احساس پري و درد در ناحيه صورت و پيشاني و سرفه از جمله اين علايم موضعي هستند. براساس آمارهاي سازمان بهداشت جهاني، بهطور متوسط هر کودک سالانه 5 مورد عفونت مجاري تنفسي فوقاني و هر بزرگسال 2 تا 3 مورد عفونت را تجربه ميکند. پاتوژنهاي مسبب عفونت مجاري تنفسي فوقاني شامل بيش از 200 نوع ويروس (100 نوع رينوويروس) و انواع مختلف باکتريهاست.
ويروسهاي مسبب سرماخوردگي تقريبا هميشه در محيط اطراف شما هستند اما عوامل متعددي خطر ابتلا به بيماري سرماخوردگي را افزايش ميدهند. نوزادان و کودکان در سنين پيش از مدرسه بيش از ساير گروهها در معرض خطر ابتلا به سرماخوردگي هستند زيرا هنوز به اغلب ويروسهاي مسبب سرماخوردگي مقاوم نشدهاند. از سوي ديگر، در چنين کودکاني آموزش در زمينه شستشوي مرتب دستها و پوشاندن بيني و دهان هنگام عطسه و سرفه ممکن نيست. سرماخوردگي در نوزاد تازه متولد شده در اغلب موارد مشکلساز است. با افزايش سن سيستم ايمني افراد نسبت به انواع مختلف ويروسهاي مسبب سرماخوردگي مقاوم ميشود. در نتيجه، تعداد دفعات ابتلا به سرماخوردگي در بزرگسالان به مراتب کمتر از کودکان است. شيوع سرماخوردگي هم ميان کودکان و هم بزرگسالان در فصول سرد سال به مراتب بيشتر است زيرا افراد در اين زمان ساعات طولانيتري را در فضاهاي بسته سپري ميکنند.
سازمان غذا و داروي آمريکا به تازگي کابوزانتينيب(Cabozantinib) با نام تجاري کومتريک (Cometriq) را براي درمان بدخيمي متاستاتيک مدولاري تيروييد مورد تاييد قرار داده است. بدخيمي مدولاري تيروييد، در سلولهاي توليدکننده هورمون کلسيتونين غده تيروييد ايجاد ميشود. اين نوع سرطان ممکن است بدون هيچ سابقه قبلي يا در خانوادههايي که موتاسيون ژنتيکي خاصي دارند رخ دهد. به دليل اين موتاسيون خاص فرد به يک يا حتي چند بدخيمي سيستم اندوکرين- از جمله بدخيمي مدولاري تيروييد- مبتلا مي?شوند. انستيتوي ملي سرطان آمريکا تخمين زده است که براي بيش از
56 هزار آمريکايي در سال 2012 تشخيص بدخيمي تيروييد گذاشته خواهد شد و 18 هزار نفر به دنبال ابتلا به اين بيماري جان خود را از دست خواهند داد. سرطان مدولاري تيروييد حدود 4 درصد از بدخيميهاي تيروييد را شامل ميشود. کومتريک، دومين داروي مورد تاييد FDA براي درمان سرطان مدولاري تيروييد طي 2 سال اخير است. در سال 2011 ميلادي، اين سازمان کاپرلسا (Caprelsa) را براي درمان مبتلايان به بدخيمي نادر مدولاري تيروييد مورد تاييد قرار داده بود. کومتريک، يک مهارکننده کيناز است که پروتئينهاي کيناز غيرطبيعي دخيل در رشد و تکامل بدخيمي سلولهاي مدولاري تيروييد را بلوک ميکند. ايمني و اثربخشي کومتريک در يک مطالعه باليني با شرکت 330 بيمار مبتلا به سرطان مدولاري تيروييد مورد بررسي قرار گرفت. درمان با کومتريک طول مدت زندگي بدون پيشرفت سرطان را کاهش داد و در برخي از اين بيماران اندازه تومور را نيز کوچکتر کرد. در بيماران دريافتکننده کومتريک مدت زمان توقف رشد تومور به طور متوسط 11 ماه و در دريافتکنندگان دارونما 4 ماه بود. در 27درصد از بيماران تحت درمان با کومتريک پس از گذشت 15 ماه از شروع مصرف کاهش اندازه تومور گزارش شد. شايعترين عوارض جانبي کومتريک در مطالعات عبارت بودند از اسهال، التهاب و زخمهاي دهاني، قرمزي و درد در انتهاها (سندرم دست- پا)، کاهش وزن، کاهش اشتها، تهوع، ضعف، دردشکمي و يبوست.
..:::: آسپرین خطر ابتلا به سرطان کبد را کاهش میدهد ::::..
آسپرین میتواند خطر ابتلا به سرطان کبد و مرگ و میر ناشی از بیماریهای کبدی را کاهش دهد. مطالعات جدید حاکی از آن است که مصرف روزانه آسپرین با کاهش خطر ابتلا به سرطان کبد و مرگ و میر ناشی از بیماریهای مزمن کبدی همراه است. این مطالعه بر روی بیش از 300 هزار نفر که درسنین50 تا 71 سالگی بودند به مدت 10 تا 12 سال انجام گرفت. این افراد آسپرین و داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی (NSAID) را استفاده میکردند. در این بررسی، بیش از 400 شرکتکننده به علت بیماری مزمن کبدی درگذشتند و همچنین 250 فرد مبتلا به سرطان کبد تشخیص داده شدند. در مقایسه با افرادی که داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی مصرف نمیکنند، افرادی که آسپرین مصرف میکنند، مشخص شد 45 درصد کمتر احتمال دارد در اثر بیماری کبدی مزمن جان خود را از دست دهند و 41 درصد کمتر احتمال دارد که مبتلا به سرطان کبد شوند.
تحقیقات گذشته نشان داده است آسپرین و انواع دیگر از داروهای ضد درد غیر استروئیدی ممکن است به کاهش خطر ابتلا به برخی از سرطانها کمک کند. از دلایل ناشناخته بیماریهای کبدی و سرطان کبد، ویروس و عفونت بیماری هپاتیت و مصرف الکل است که با چاقی و دیابت نیز مرتبط است. این مطالعه در مجله the National Cancer Institute منتشر شده است.
..:::: تحولی بزرگ در درمان نارسایی کلیه دیالیزیها با کاشت جدید ::::..
هزاران بیمار دیالیزی کلیوی میتوانند در آینده با یک کاشت جدید که در بیمارستان سنت جورج لندن و بیمارستان دانشگاه مرکزی منچستر در حال کارآزمایی است، از درمان سریعتر و ایمنتر برخوردار شوند. هزاران بیمار دچار مرحله پایانی نارسایی کلیوی نیازمند دستگاههای دیالیز برای فیلتر کردن ضایعات و آب مازاد از خون خود هستند. تاکنون این کار نیازمند عملهای جراحی منظم توسط یک جراح متخصص برای اتصال یک رگ به نزدیکترین شریان اصلی و فراهم ساختن جریان خون کافی در رگها به منظور اجرایی کردن دستگاه دیالیز بوده است. در نهایت اثر زخم در بافت بیشتر شده و پزشکان مجبور میشوند طی یک عمل جراحی بسیار خطرناک یک کاتتر را بطور مستقیم در رگ بزرگ سیاهرگ اصلی در قلب قرار میدهند.
اکنون محققان با ساخت یک لوله جدید موسوم به «Optiflow» یک راهحل جدید برای این شرایط فراهم کردهاند. ابتدا جریان خون بطور موقت در یک رگ یا شاهرگ خاص قطع شده تا این لوله سیلیکونی در آن قرار گیرد. سپس رگ انتخاب شده بریده میشود و لوله از انتهای باریکتر آن درون رگ جاسازی میشود. این انتها از گیرههای کوچک در خارج از آن برای اطمینان از تثبیت لوله در جای خود برخوردار است. در گام بعدی یک سوراخ کوچک در نزدیکترین شاهرگ ایجاد میشود که انتهای بزرگتر لوله وارد آن میشود. این انتها از دو برجستگی کوچک برای جلوگیری از جدا شدن آن برخوردار است. در نهایت جریان خون دوباره برقرار شده تا رگ مجددا بطور مستقیم به دستگاه دیالیز وصل شود. لوله Optiflow بطور دائم یا تا زمان یک پیوند کلیه موفق در محل خود باقی خواهد ماند.
..:::: كشف سلولهاي بنيادي در پانكراس ::::..
به تازگي در پانكراس بالغ سلولهاي بنيادياي شناخته شده كه ميتوانند به سلولهاي توليدكننده انسولين تبديل شوند. اين يافته جديد بدان معناست كه شايد افراد مبتلا به ديابت نوع 1 روزي بتوانند سلولهاي توليدكننده انسولين خودشان را دوباره بازسازي كنند. اين كشف شواهد بيشتري را در دسترس قرار ميدهد كه سلولهاي بنيادي تنها در جنين پديدار نميشوند. محققان اين مطالعه نهتنها سلولهاي بنيادي را در پانكراس بالغ شناسايي و جدا كردهاند، بلكه روشي را ابداع كردهاند تا اين سلولها را به سلولهاي توليدكننده انسولين تبديل كنند. البته سابق بر اين سلولهاي توليدكننده انسولين از سلولهايي در پانكراس بالغ كه خصوصياتي شبيه سلولهاي بنيادي داشتهاند، ايجاد ميشده اما كشف اخير دقيقا سلول مشتق شده از سلولهاي توليدكننده انسولين را هدف قرار ميدهد و نشان ميدهد تعداد اين سلولها و تواناييشان براي تبديل آنها به سلولهاي توليدكننده انسولين در پاسخ به آسيب پانكراس افزايش مييابد. اين موضوع بسيار هيجانانگيز است زيرا به اين معناست كه پتانسيل توليد مجدد سلولهاي توليدكننده انسولين در وجود همه ما هست.
..:::: ابداع بالن روده برای کاهش وزن ::::..
ارائه فناوری جدید مبتنی بر قرار دادن زنجیرهیی از بالن در درون روده کوچک میتواند به کاهش وزن افراد کمک کند. دانشمندان وسیلهیی طراحی کردهاند که در روده کوچک تعبیه میشود و مغز را به گونهیی فریب میدهد که تصور کند بدن کالریهای بیشتری را از حد واقعی مصرف کرده است. گفته میشود این ابزار موسوم به SatiSphere میتواند فقط پنج دقیقه و بدون نیاز به جراحی در درون بدن کار گذاشته شود. اگرچه پیش از این بالنها در عمل جراحی کاهش وزن و برای تقویت حس سیری کامل مورد استفاده قرار گرفته بودند، ابداع جدید در سرکوب اشتها بسیار کارآمدتر عمل میکند. دلیل این امر آن است که روده کوچک مسؤول اندازهگیری مقدار غذای مصرف شده توسط بدن و همچنین این که چه مقدار دیگر به غذا نیاز دارد، است.
ایمپلنت سیمی شکل و قابل انعطاف جدید، که در طول خود مجهز به تعدادی بالن است، از طریق دهان و با کمک تیوب یا اندسکوپ ویژه وارد بدن شده و سپس از طریق معده در درون روده کوچک قرار داده میشود. این سیم پس از ورود به شکل روده کوچک (C) تغییر شکل پیدا کرده و به طور قابل توجهی قطر آن را کاهش میدهد. بخش اعظم غذا در روده کوچک تجزیه میشود، بنابراین از آن به عنوان مرکز کالری مغز یاد میشود زیرا در این جاست که بدن مصرف غذا و نیاز بیشتر به آن را مورد ارزیابی قرار میدهد. ابزار جدید جریان غذا در سراسر این عضو را محدود میکند و آن را به مدت طولانیتری در این مکان نگه میدارد. این فناوری همچنین با ارسال سیگنالهایی به مغز مبنی بر این که کالری کافی مصرف شده، آن را فریب میدهد.
این وسیله نه تنها حس سیری کامل در بدن را ایجاد میکند، بلکه میزان انسولین آزاد شده به درون جریان خون را کاهش میدهد و بدین ترتیب از خطر ابتلا به دیابت نوع 2 نیز میکاهد. روش مزبور تهاجم حداقل را در مبارزه با چاقی مفرط و دیابت میطلبد و نسبت به رویکردهای جراحی کاهش وزن دارای مزایای قابل توجهی است. در مطالعات انجام شده در دانشگاه هامبورگ که شامل 60 بیمار نمونه موردی بودند، در بدن نیمی از این افراد وسیله ابداعی کاشته شد، در حالی که بقیه یک رژیم غذایی سالم و فعالیتهای بدنی را پیش گرفتند. پس از سه ماه نتایج دریافتی نشان داد که گروهی که از ابزار جدید استفاده کرده بودند، 12 درصد کاهش وزن را تجربه کردند.
..:::: کاهش خطر بروز زخم بستر با ملحفه ابداعی ::::..
گروهی از محققان سوئیسی موفق به تولید یک ملحفه تخت جدید به منظور کاهش احتمال بروز زخم بستر در بیماران بستری شدهاند. این ملحفه جدید «ماتریس نقطهیی» به گونهای طراحی شده که تماس سطح را با پوست کاهش داده و همزمان جذب بیشتری از رطوبت مشکلساز را صورت میدهد که در غیر این صورت مشکل را بدتر میکند. زخم بستر یا زخمهای فشاری هنگامی ایجاد میشوند که بخشی از پوست به خصوص در نزدیکی استخوان تحت فشار وزن بدن قرار گرفته و در تامین خون به پوست اختلال ایجاد میکند. زخمهای فشاری با یک ترتیب نسبتا کوتاه در زمان بالا بودن میزان فشار ایجاد می شوند اما میتوانند همچنین در دورههای طولانیتر با فشار کمتر اما پایدارتر نیز به وجود بیایند. این زخمها همچنین ممکن است در اثر اصطکاک پوست لغزیده شده بر روی تخت ایجاد شده و با وجود رطوبت ناشی از عرق وخیمتر میشوند. این رطوبتها باعث نرمتر شدن پوست و حساستر شدن آن به بیماری میشود.
حرکتهای ناخودآگاه میتواند افراد را تا حدی در برابر این شرایط ایمن کند اما آن دسته از بیمارانی که قادر به حرکت نیستند مانند بیماران پیر و فلج بسیار آسیبپذیر هستند. به ادعای محققان این گروه بیماران با 50 درصد خطر بیشتر در ابتلا به زخم بستر در اقامتهای طولانیمدت در بیمارستانها برخوردارند. محققان آزمایشگاههای فدرال علم مواد و فناوری سوئیس، مرکز پزشکی شولر و مرکز فلج سوئیس برای مبارزه با این شرایط به همکاری پرداخته و این ملحفه را ابداع کردهاند.
..:::: ديابت و آنفلوآنزا چه رابطهاي دارند؟ ::::..
ويروس آنفلوآنزا كلك ديگري به ما زده است، زيرا شايد در شعلهور شدن ديابت هم دخيل باشد. خبر خوب هم آنكه اين كشف شايد به ما راهي نشان دهد كه بتوان از بروز بعضي انواع بيماري پيشگيري كرد. از دهه 1970 محققان عنوان ميكنند كه شايد ويروسها باعث شعلهور شدن بيماري ديابت شوند بهخصوص اينكه اغلب ديابت نوع يك ناگهان پس از يك بيماري عفوني بروز ميكند. انتروويروسها و روتاويروسها هر دو در اين امر متهم شمرده ميشوند، زيرا به اندازه كافي ميتوانند باعث سردرگمي سيستم ايمني شوند تا به پانكراس حمله كنند، هر چند اين تصوير نيز هنوز ثابت نشده است. اخيرا محققان ايتاليايي در مورد اين رابطه كنجكاوي به خرج داده و بوقلمونها را با ويروس آنفلوآنزا آلوده كردند. آنها اين كار را انجام دادند، زيرا ميدانستند كه پرندگان مبتلا به آنفلوآنزا اغلب پانكراس ملتهبي دارند، حتي وقتي با گونههايي از ويروس آلوده شوند كه به صورت طبيعي خارج از ريه منتشر نميشوند. اين تيم دريافت كه بسياري از بوقلمونها مبتلا به صدمات شديد و پيشرفته پانكراس و ديابت شدند. در قدم بعدي، محققان بافت پانكراس انسان را با دو ويروس شايع آنفلوآنزا آلوده كردند. هر دو نوع ويروسها به خوبي در بافت كه شامل سلولهاي توليدكننده انسولين هم ميشوند، رشد كردند.
نكته مهم آنكه حضور ويروس آنفلوآنزا در سلولهاي پانكراس باعث توليد مجموعهاي از مواد شيميايي التهابي ميشود كه باعث واكنشهاي اتوايميون شده و خود ديابت نوع يك را ايجاد ميكند. يك تئوري آن است كه سلولهاي ايمني بافت آلوده را به سلولهاي T تخريبي ارائه ميكند تا به آنها شناسايي ويروس و تخريب آنها را آموزش دهند، اما در همين روند، سلولهاي T، سلولهاي توليدكننده انسولين را هم شناخته و آنها را نيز از بين ميبرند. در انسان، ويروس به طور طبيعي به روده و ريه محدود است. اما گاهي ميتواند به خون و راه ارتباطي روده كوچك و پانكراس هم برسد. زماني كه به پانكراس ميرسد، مكان خوب و مناسبي براي تزايد يافته است. اين تيم تحقيقاتي به دنبال علايم عفونت اخير آنفلوآنزا در افراد مبتلا به ديابت هستند كه به تازگي تشخيصي داده شدهاند. آنها مشكوك به اين هستند كه ويروس H1N1 كه باعث بروز اپيدمي در سال 2009 شد و هنوز هم گردش است ميتواند علت خوبي در اين زمينه باشد، زيرا افزايش قابلتوجهي در بروز ديابت نوع يك پس از پاندمي سال 2009 ديده شد. پزشكان ژاپني و ايتاليايي بسياري از موارد ديابت نوع يك تازه تشخيص داده شده را در افرادي گزارش كردهاند كه اخيرا مبتلا به آنفلوآنزا شدهاند. موضوع مهم در اين ميان، آن است كه حتي اگر آنفلوآنزا باعث بروز تعداد كمي موارد ديابت نوع يك هم شود، ميتوان با واكسينه كردن افراد از بروز آنفلوآنزا در افرادي كه از نظر ژنتيكي مستعد ابتلا به ديابت هستند، پيشگيري كرد. ارتباط ميان ديابت و آنفلوآنزا شواهدي را در دسترس قرار ميدهد كه بسياري از بيماريهايي كه غيرعفوني در نظر گرفته ميشوند، در واقع در اثر عفونت ايجاد و به اين ترتيب منتشر ميشوند. از سوي ديگر شواهد ديگري نيز موجود است كه آنفلوآنزا ميتواند باعث حملات قلبي شوند، زيرا افزايش موارد حملات قلبي ساليانه پس از فصل آنفلوآنزا ديده ميشد، اما اكنون محققان كانادايي آثار اين ويروس را روي بيماران نشان دادهاند. آنها به تازگي گزارش كردهاند كه واكسينه كردن بزرگسالان در برابر آنفلوآنزا صرفنظر از اينكه مشكلات قلبي داشتهاند يا خير، در طول سال بعدي تعداد موارد حملات قلبي يا استروك را به نصف ميرساند.
..:::: چاي سبز در جدال با سرطانهاي دستگاه گوارش ::::..
نتايج مطالعهاي كه به تازگي منتشر شده حاكي از آن است كه زنان مصرفكننده چاي سبز ميتوانند خطر پيشرفت بعضي از سرطانهاي دستگاه گوارش را در خود كاهش دهند، بهخصوص سرطانهاي معده، مري و كولوركتوم. بدين منظور پژوهشگران چيني زناني را از مطالعه سلامت زنان شانگهاي وارد كردند كه دربرگيرنده حدود 75 هزار زن ميانسال و مسن است. در گفتوگوي اوليه، از زنان سوال شد كه چاي مينوشند يا خير. نوع چاي و مقدار آن نيز سوال شد. محققان دريافتند كه نوشيدن منظم چاي (حداقل 3 بار در هفته براي مدت بيش از 6 ماه) با 17 درصد كاهش خطر در انواع سرطانهاي دستگاه گوارش همراه است. بهخصوص افرادي كه 2 تا 3 فنجان در روز (حداقل 150 گرم چاي در ماه) چاي مينوشيدند، با كاهش 21 درصدي خطر سرطانهاي دستگاه گوارش مواجه بود. اين ميزان كاهش بيشتر تمايل داشت كه سرطانهاي معده/روده و كولوركتال را مديون خود سازد. محقق ارشد اين مطالعه در توضيح بيشتر مدعي است. «كاهش خطر 27 درصدي براي همه انواع سرطان دستگاه گوارش ميان زناني ديده شد كه به مدت حداقل 20 سال، به طور منظم چاي نوشيده بودند. با مصرف طولانيمدت چاي، خطر سرطان كولوركتال تا 29 درصد كاهش يافت. اين نتايج نشان ميدهند كه بهخصوص مواجهه تجمعي طولانيمدت ميتواند مهم باشد.
دارو129- نگاهي به مسموميت کبدي ناشي از مصرف ضدچربيها
ديس ليپيدمي(اختلال متابوليسم چربي)، فاکتور خطر اصلي در بيماريهاي عروق کرونر قلبي است، بنابراين دستورالعملهاي جديد، کنترل کلسترولLDL (ليپوپروتئين با چگالي اندک) را به عنوان هدف اوليه درمان معرفي کردهاند. مطالعات قبلي نشان داده بودند افزايش کلسترولHDL (ليپوپروتئين با چگالي بالا) و کاهش تريگليسيريدها نيز ممکن است آثار مثبتي در پيشگيري از بيماريهاي قلبي داشته باشد(اهداف ثانويه درمان). اغلب داروهاي کاهنده چربي، بيخطر هستند و از سوي بيماران به خوبي تحمل ميشوند. تظاهرات مسموميت کبدي ثانويه به مصرف داروهاي کاهنده چربي عبارتند از نارسايي حاد کبدي، هپاتيت، کلستاز و از همه شايعتر ترنس آمينيت که افزايش بدون علامت باليني ترانس آمينازهاي سرم است. نارسايي حاد کبد بسيار نادر و يافتهها حاکي از آن است افزايش خفيف و بدون علامت آسپارتات ترانس آميناز و آلانين ترانس آميناز الزاما نارسايي حاد کبد ايجاد نميکند.
سازمان غذا و داروي آمريکا رگورافنيب (regorafenib) با نام تجاري استيوارگا(Stivarga) را براي درمان مبتلايان به بدخيمي کولورکتال متاستاتيک مورد تاييد قرار داده است. استيوارگا يک مهارکننده مولتي کيناز است که آنزيمهاي متعدد دخيل در پيشرفت بدخيمي را مهار ميکند. اين دارو يک ماه قبل از موعد مقرر براي اعلام نتيجه بررسيها، از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا تاييد شد. استيوارگا دومين داروي مورد تاييد از سوي FDA طي 2 ماه گذشته است. براساس آمار ارائه شده از سوي اداره کنترل و پيشگيري از بيمارهاي آمريکا، بدخيمي کولورکتال سومين سرطان شايع ميان مردان و زنان است. اثربخشي و ايمني استيوارگا در يک مطالعه باليني با شرکت 760 بيمار تحت درمان با تشخيص بدخيمي کولورکتال متاستاتيک بررسي شد. بيماران به طور تصادفي استيوارگا يا دارونما دريافت کردند. مصرف استيوارگا يا دارونما تا زمان عود بدخيمي يا غيرقابل تحمل شدن عوارض ادامه يافت. نتايج نشان دادند درمانشدگان با استيوارگا در مقايسه با دريافتکنندگان دارونما طول عمر بيشتري داشتند. همچنين زمان تاخير در رشد تومور در دريافتکنندگان استيوارگا به طور متوسط 2 ماه بيشتر بود. شايعترين عوارض گزارششده از سوي بيماران تحت درمان با استيوارگا عبارت بودند از ضعف و بيحالي، کاهش اشتها، نشانگان دست – پا(اريتروديس استازي کف دست و پا)، اسهال، زخمهاي دهان(موکوزيت)کاهش وزن، عفونت، افزايش فشارخون، ديس فوني(تغيير صدا).
سازمان غذا و داروي آمريکا اخيرا توفاسيتينيب (Tofacitinib) با نام تجاري زلجانز (Xeljans)را براي درمان بزرگسالان مبتلا به نوع متوسط تا شديد آرتريت روماتوييد فعال که پاسخدهي درماني مناسبي به متوترکسات نداشتهاند يا نسبت به آن عدم تحمل پيدا کردهاند مورد تاييد قرار داده است. آرتريت روماتوييد، يک بيماري اتوايميون است که در آن سيستم ايمني بدن به اشتباه بافتهاي سالم را مورد هدف قرار ميدهد در نتيجه التهاب مفاصل و بافتهاي اطراف آنها مشاهده ميشود. زلجانز با الگوي 2 بار در روز مصرف ميشود و با بلوک مولکولهاي ژانوز کيناز- که در التهاب مفصل نقش دارند- اعمال اثر ميکند. ايمني و اثربخشي آن در 7 مطالعه باليني با شرکت بزرگسالان مبتلا به نوع متوسط تا شديد آرتريت روماتوييد فعال مورد بررسي قرار گرفت. در تمام اين مطالعات بيماران تحت درمان با زلجانز بهبود پاسخدهي درماني و عملکرد فيزيکي را تجربه کردند. مصرف اين دارو با افزايش خطر ابتلا به عفونتهايي نظير عفونتهاي فرصتطلب (در شرايط مهار سيستم ايمني رخ ميدهند)، توبرکلوز و لنفوم همراه است. همچنين خطر افزايش کلسترول و آنزيمهاي کبدي و افت شمارش سلولهاي خوني وجود دارد. براي آگاهي از آثار درازمدت زلجانز روي بيماريهاي قلبي، بدخيميها و عفونتهاي شديد سازمان غذا و داروي آمريکا مطالعات پس از ورود به بازار براي اين دارو درخواست کرده است.
..:::: کاهش وزن با تماشاي فيلمهاي ترسناک ::::..
تحقيقات جديد نشان ميدهند تماشاي فيلمهاي ترسناک ميتواند کالري محصول يک بسته شکلات را بسوزاند و در صدر اين فهرست، فيلم «درخشش» يا Shining قرار دارد. روزنامه «گاردين» بر اساس تحقيقاتي که اخيرا توسط پژوهشگران در دانشگاه «وست مينستر» لندن انجام شده مينويسد کساني که يک فيلم يک ساعت و نيمه ترسناک را تماشا کردهاند حدود ۱۱۳ کالري سوزاندهاند که تقريبا معادل نيم ساعت پيادهروي است. در اين تحقيقات مشخص شده که بعضي از فيلمها از ديگران موثرتر هستند. در ميان 10 فيلمي که در اين تحقيقات مورد استفاده قرار گرفتهاند فيلم «درخشش» ساخته استنلي کوبريک با سوزاندن ۱۸۴ کالري، فيلم «کوسه(Jaws) » با سوزاندن ۱۶۱ کالري و فيلم «طالع نحس(The Exorcist) » با سوزاندن ۱۵۸ کالري در صدر جدول قرار دارند. اين تحقيقات نشان داده فيلمهاي ترسناکي که تعداد صحنههاي کوتاه و ناگهاني و دلهرهآور آنها به مراتب بيشتر است در سوزاندن کالري موفقتر هستند. دليل آن اين است که تعدد و تکرار اين صحنهها مرتب ضربان قلب را بالا ميبرند