..:::: کیوی، مشکلات تنفسی را کاهش می‌دهد ::::..

مصرف کیوی می‌تواند مشکلات تنفسی مانند آسم و خس خس سینه را کاهش دهد.  تحقیقی بر روی 18 هزار و 737 کودک 6 تا 7 ساله در ایتالیا نشان داد: کودکانی که مرکبات و کیوی را بیشتر مصرف می‌کردند تا 44 درصد کمتر از گروه شاهد علائمی مانند خس خس سینه را از خود نشان دادند. نتایج تحقیق نشان داد: کودکانی که از این میوه‌ها بیشتر مصرف می‌کردند، ضمن این که 28 درصد کمتر آبریزش بینی گرفتند، احتمال ابتلا به سرفه مزمن در آنها نیز 25 درصد کمتر از بقیه بود و در مقایسه با دیگران تا 32 درصد نیز کمتر به تنگی نفس مبتلا شدند.
نتایج حاصل از این تحقیق افزود: مصوف میوه‌های غنی از ویتامین C حتی در پایین‌ترین حد نیز می تواند در کاهش خس خس سینه و دیگر علائم آلرژیک در کودکان بویژه کسانی که مستعد ابتلا به آنها هستند، موثر باشد. نتایج دیگر این مطالعه می‌افزاید: کیوی مملو از ویتامین C، پلی فنول‌ها و منبع خوبی از پتاسیم است که همه آنها با هم در کاهش خطر لخته شدن خون موثر هستند و نیز می‌تواند از بدن در برابر رادیکال‌های آزاد که باعث استرس اکسیداتیو می‌شوند، محافظت کند و این در حالیست که استرس اکسیداتیو می‌تواند منجر به آترواسکلروزیس (یکی از دلایل وقوع بیماریهای قلبی) شود. کیوی همچنین دارای ترکیباتی به نام لوتئین و زاکسانتین است که به حفظ بینایی و محافظت در برابر دژنراسیون ماکولای چشمی کمک می‌کند. 

..:::: پلاکت خون مصنوعی تولید شد ::::..

دانشمندان مؤسسه فناوری جورجیا و دانشگاه اموری در حال کار بر روی پلاکت‌های خون مصنوعی هستند که به لخته شدن سریع‌تر خون کمک کرده و خونریزی را در افراد دارای زخم‌های خطرناک مانند مجروحان میدانها جنگ کاهش خواهد داد. این محققان موفق به تولید یک ماده زیستی جدید شده‌اند که از عملکرد پلاکت‌های خونی که به لخته شدن خون کمک کرده، تقلید می‌کند.
به گفته محققان در نشست سالانه پیشرفتهای علمی آمریکا، این پلاکتهای مصنوعی در آزمایشات بر روی حیوانات، کار پلاکتهای طبیعی را تکمیل کرده، زمان لخته شدن را تا 30 درصد افزایش و خونریزی را تا 40 درصد کاهش دادند. این پلاکت‌های مصنوعی قابل خشک و منجمد کردن بوده و کارکنان ارتش می‌توانند آنها را به میدانهای جنگ برده و برای کاهش خونریزی و ارتقای شانس زنده ماندن سربازان آسیب دیده به آنها تزریق کنند.
اگرچه به گفته محققان، پژوهشهای بیشتر برای آزمایش پلاکت‌های مصنوعی در انسان و تولید فناوری برای انتقال و استفاده از آن در میدان جنگ مورد نیاز است. این پلاکتها پس از تزریق در بدن در جریان خون گردش کرده و پس از رسیدن به زخم کار خود را آغاز می‌کنند. در آنجا این پلاکت‌ها با همان پروتئین‌هایی که منجر به آغاز فرآیند طبیعی لخته‌سازی خون در بدن شده، فعال می‌شوند. از آنجایی که این پلاکتها بطور خودکار جای زخم را پیدا می‌کنند، نیازی به جستجو برای آنها نیوده و از این رو برای جراحتهای داخلی بسیار مفید است.
هنوز مشخص نیست که این پلاکتها تا چه زمان در بدن دوام دارند؛ اما اگر برای یک دوره کوتاه نیز مقاومت کنند، می‌توانند به شکل پیشگیری‌کننده در زمان بروز آسیب و زخم مورد استفاده قرار بگیرد. محققان امیدوارند بتوانند نوعی پلاکت مصنوعی طراحی کنند که بتواند فرآیند التیام زخم را با انتشار علائم شیمیایی خاص هدایت کرده و اثر زخم را کاهش دهد. به گفته محققان این دستگاه ممکن است طی سه تا پنج سال آینده در دسترس قرار دهد. 

..:::: کشف مولکول کلیدی در تخریب سلول‌های سرطانی بدون نیاز به دارو ::::..

دانشمندان دانشگاه پنسیلوانیا موفق به شناسایی مولکولی شده‌اند که عهده‌دار فعالسازی پروتئینی است که با بیماری‌ها مبارزه می‌کند. دانشمندان با استفاده از مولکول TIC10 توانستند بطور چشمگیری بر محدودیت‌های پروتئین TRAIL غلبه کرده و با استفاده از یک مکانیزم ایمن به جنگ با سلول‌های سرطانی بپردازند. پروتئین TRAIL به سرکوب رشد تومور در زمان نظارت ایمنی پرداخته که طی آن سیستم ایمنی بدن از بدن در برابر سلولهای سرطانی محافظت می‌کند. این فرآیند در زمان رشد سرطان مختل شده و منجر به رشد و انتشار تومورها می‌شود. مزیت اصلی استفاده از این پروتئین به عنوان راهی برای مبارزه با سرطان آن است که پروتئین نام برده، بخشی از سیستم ایمنی بوده، از این رو مانند شیمی‌درمانی یا پرتو درمانی سمی محسوب نمی‌شود. علاوه بر آن، اندازه کوچک مولکول TIC10 باعث تاثیرگذاری بیشتر آن نسبت به اکتشافات گذشته شده چرا که می‌تواند از مانع مغز و خون که سیستم گردش خون را از مغز جدا می‌کند، عبور کند. این مانع می‌تواند از ورود درمانهای سرطان به مغز جلوگیری کرده و در نتیجه اثر درمانهای تومورهای مغزی را کاهش دهد.
مزیت دیگر این است که این مولکول، ژن TRAIL را نه فقط را در سلولهای سرطانی بلکه در سلولهای سالم نیز فعال می‌کند. این فعالیت به عنوان «اثر ناظر» شناخته شده که بر اساس آن سلولهای نزدیک به سلولهای سرطانی نیز از بین می‌روند. در این حالت، سلولهای سالم نیز از افزایش گیرنده‌های TRAIL در سطح خود برخوردار می‌شوند. اگرچه این پژوهش بر روی موشها انجام شده، اما دانشمندان اطمینان دارند که این رویکرد بر روی انسان نیز جواب خواهد داد. موفقیت این پروتئین در حذف سلولهای سرطانی منجر به آغاز کارآزمایی‌های بالینی با نسخه‌های مصنوعی شده و کارآزمایی‌های اولیه نشان داده که افزودن TRAIL در دارو مشکلی نداشته و ایمن است. این پژوهش در مجله Science Translational Medicine منتشر شده است.



..:::: مصرف زیاد کلسیم خطر مرگ را افزایش می‌دهد ::::..

نتایج یک تحقیق نشان داد که مصرف کم یا زیاد کلسیم می‌تواند خطر مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی عروقی در زنان را افزایش دهد. گروهی از محققان با انجام آزمایش‌ها بر روی 61443 زن در سوئد و بررسی رژیم غذایی آنها و نیز منظور کردن اطلاعات آنها درخصوص وضعیت یائسگی، درمان با استروژن پس از یائسگی، وزن و قد، عادات سیگار کشیدن و فعالیت بدنی دریافتند مصرف بالای کلسیم خطر وقوع مرگ و میر ناشی از بیماری‌های قلبی عروقی را میان زنان تا 2 برابر افزایش می‌دهد.
محققان با انجام یک پیگیری 19 ساله مشاهده کردند که 32 درصد از 11944 نفر از زنانی که فوت کرده‌اند بر اثر بیماری‌های قلبی عروقی، 16 درصد از بیماری‌های قلبی و 8 درصد بر اثر سکته مغزی بوده است. بالاترین میزان وقوع مرگ و میر در اثر بیماری‌های قلبی عروقی در میان زنانی بود که به میزان بالاتر از 1400 میلی گرم در روز کلسیم مصرف می‌کردند. نتایج حاصل از این مطالعه همچنین نشان داد: میزان مرگ و میر زیادی نیز در میان زنانی که کمتر از600 میلی‌گرم در روز کلسیم را از رژیم غذایی و یا مکمل‌های کلسیم به دست می‌آوردند، مشاهده شد و در این میان زنانی که بیشتر از 1400 میلی‌گرم در روز کلسیم دریافت می‌کردند تا 2 برابر بیشتر از زنانی که بین 999 – 600 میلی‌گرم در روز کلسیم مصرف می‌کردند در معرض احتمال وقوع مرگ و میر قرار گرفتند. به گفته محققان این یافته‌ها نشان می‌دهد که رژیم‌های غذایی حاوی مقادیر بسیار کم یا مقادیر بسیار زیاد کلسیم در زنان می‌تواند تعادل نرمال آن را برهم زند و باعث تغییراتی در سطح کلسیم خون شود که پیامدهای نامطلوبی را پی خواهد داشت. 

..:::: حسگر نانوبلوری تشخیص سرطان با قدرت تفکیک بالا ساخته شد ::::..

پژوهشگران MIT، با استفاده از رشته‌های دی‌ان‌ای و رنگ فلورسانس، موفق به ساخت حسگر pH با قدرت تفکیک بالا شدند که با استفاده از آن می‌توان وجود بیماری سرطان را تشخیص داد.  pH و بار نقش مهمی در بسیاری از سیستم‌ها و فرآیندهای فیزیولوژی نظیر تاخوردن پروتئین‌ها ایفا می‌کند، به‌ طوری که می‌تواند شاخصی برای بروز بیماری سرطان باشد.
در مقاله‌ای که اخیرا پژوهشگران آمریکایی تحت عنوان "A Mechanism for Biocompatible Nanocrystal-Based Sensors" در نشریه "Angewandte Chemie" به چاپ رساندند، نشان دادند که می‌توان از نوعی حسگر جدید برای ردیابی سرطان استفاده کرد. برای این کار اسیدیته سلول‌های زنده برای یک دوره زمانی طولانی رصد می‌شود، قدرت تفکیک این روش بیشتر از حدی است که پیش از این انجام شده بود. برای این کار از ترکیب نانوبلورهای فلورسانت به‌ همراه بازوهای مولکولی متحرک استفاده شد، بازوهایی که در اثر تغییرات pH محیط می‌توانند باز و بسته شوند.
اندوزوم‌ها سلول‌هایی هستند که نقش مهمی در انتقال سلولی ایفا می‌کنند، این سلول‌ها با رسیدن به بلوغ رشد و pHشان تغییر می‌کند. این موضوع اخیرا توسط محققان موسسه فناوری ماساچوست توسط یک حسگر نانومقیاس pH و میکروسکوپ فلورسانس مشاهده شده است. راز این موفقیت در طراحی نوعی حسگر غیرمعمول است؛ در این حسگر یک بازوی مولکولی متحرک به نانوبلورهای فلورسانت سبز و قرمز متصل است. این نانوبلورها ذرات نیمه‌هادی هستند که به‌ راحتی انرژی جذب شده توسط رنگ‌های فلورسانت را از طریق مکانیسم غیرتابشی انتقال می‌دهند. با این کار تابش فلورسانس توسط میکروسکوپ قابل مشاهده خواهد شد.
فاصله میان نانوبلور و رنگ توسط تا شدن و باز شدن بازوهای مولکولی حسگر کنترل می‌شود، این حرکت کاملا وابسته به اسیدیته است. این بازو از یک تکه دو رشته دی‌ان‌ای و یک تکه تک‌رشته دی‌ان‌ای بوجود آمده است. با افزایش غلظت یون‌های H+، تمایل این رشته‌ها برای ایجاد یک رشته سه گانه افزایش می‌یابد به شکلی که تک رشته بین شیارهای دو رشته قرار گرفته و موجب تاخوردن آن می‌شود. این حرکت بازوها در pH هفت رخ داده و بسیار به تغییر آن حساس است. در pHهای بالاتر بازو کشیده شده و مولکول‌های فلورسانس از هم فاصله می‌گیرند، در نتیجه انتقال انرژی رخ نخواهد داد. در pH پایین‌تر بازوها تا شده و امکان انتقال بار را فراهم می‌کند. در واقع این روش نسبت میان تابش سبز به قرمز را اندازه‌گیری می‌کند نه مقدار واقعی‌ را، بنابراین تغییر مقدار تابش تفاوتی در نتیجه نخواهد داشت.