شورا از عناوین مهم جامه اسلامی

طبق فهم خود از آیه کریمه چنین ملاحظه می‌کنیم که این آیه کریمه شورا را به عنوان یک قاعده الزامی در امر رهبری مطرح نمی‌کند. ما می‌کوشیم تأکید بورزیم که مسأله شورا از ویژگی انسانی پیامبر (ص) فراتر رفته و از نظر رفتار رهبر با مردم یا مسؤولیت رهبری در شناخت آرا و نظرات مردم در قبال مسائل سرنوشت ساز جامعه اسلامی، به جایگاه رهبری آن بزرگوار می‌پردازد. زیرا از نظر اخلاقی و انسانی، اسلام نمی‌پذیرد که رهبری در مسائل عمومی استبداد به رأی داشته باشد. از این رو دستور به مشورت دادن در این آیه، عمومیت دارد، چه پیامبر به آن نیاز داشته باشد و چه نیاز نداشته باشد. یعنی رهبر از طریق مشورت باید به مردم توجه داشته باشد تا در مسایل مهم و حساس، حکم او با خط عام اسلامی مطابقت داشته باشد. زیرا مسأله به فرد او مربوط نمی‌شود بلکه به حکومت ارتباط می‌یابد. مسأله شورا محدود به رهبری نمی‌شود بلکه همه مردم را دربر می‌گیرد. زیرا مسأله حیاتی این است که مردم بیشتر به یکدیگر روی بیاورند و به صورت مشترک به قضایایشان بپردازند. همین طور مشورت جلوی بسیاری از لغزشها را می‌گیرد و کسانی که استبداد به رأی داشته باشند در این لغزشها گرفتار می‌آیند. به همین دلیل اسلام، شورا را یکی از عناوین مهم جامعه اسلامی بر می‌شمارد. سپس خداوند می‌فرماید: «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» پس مؤمن در زندگی خود بر اساس فکر شخصی و مشورت با دیگران حرکت می‌کند تا تمام جوانب قضیه را مورد بررسی قرار دهد و تمام عوامل عینی برای تصمیم سازی را فراهم آورد و با استفاده از اراده خود موضع قوی اتخاذ نماید و با توکل به خداوند به سوی هدف حرکت نماید و از اتفاقات غیر منتظره نهراسد. زیرا اعتماد به خداوند باعث می‌شود که انسان به موضع خودش هم اطمینان پیدا نماید. چرا که اگر بنده تمام عوامل مؤثر را در نظر بگیرد و سپس بر خداوند توکل کند، خداوند او را از اوضاع پیش بینی نشده کفایت می‌کند. معنای توکل همین است. یعنی باید دیدگاه واقعی به میدان داشت و به عنوان اعتماد به خداوند، تسلیم آینده نامعلوم نشد. «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» زیرا مؤمنان توکل کننده از طریق سنت حکیمانه خداوند در هستی حرکت می‌کنند.

آیه دوم می‌فرماید: «وأمرهم شوری بینهم» (شوری/38). یعنی هیچ یک از مسلمانان استبداد به رأی ندارند بلکه برای رسیدن به حقیقتی که به نفع آنها و زندگی پیرامون آنهاست، به عنوان یک روش علمی حکیمانه، با دیگران مشورت می‌کنند. حاکم نیز در اموری که به دیگران ارتباط دارد، استبداد نمی‌ورزد بلکه در کار حکومت و تدبیر مسؤولیت خویش با صاحبان اندیشه و کارشناسان و امانتداران متخصص مشورت می­کند و در موضوعی که می‌خواهد حکم صادر کند ولی آگاهی لازم را در آن ندارد به نظرات آنان مراجعه می­کند. حاکم باید در امور عمومی به نظرات کارشناسان گوش فرا دهد تا بصیرت بیشتری در آن مورد پیدا کند. این امر باعث می‌گردد که احتمال خطا کم شود و او سپس نظر بدهد.

 

شورا راه سلامت

شورا خط اسلامی است که تمام عرصه‌های فکری و عملی جامعه اسلامی را در بر می‌گیرد. به نحوی که اگر کار مسلمانان تابع امر شورا شوند، چشم انداز گسترده‌ای فرا روی آنان گشوده می‌شود که می‌توانند از طریق آرای گوناگون و تضارب آراء و افکار مختلف، مصلحت و مفسدت مسائل را به خوبی بشناسند.

در بعضی از احادیث آمده است: «هر کس با مردان مشورت کند در خرد آنان شریک شده است.» چرا که مشورت گیرنده عقل دیگران را به عقل خود پیوند می‌زند و برای اندیشیدن به مسأله عقلهای بسیاری را گرد می‌آورد. هر فردی نظری را در اختیار او قرار می‌دهد که از یک جهت امتیازی را دارد. فرد نیز باید باید آنها موازنه انجام دهد و نظر بهتر و برتر و درست‌تر را برگزیند. از این آیه می‌توان چنین برداشت کرد که در تمام مسؤولیت‌های خود به این روش تأسی کنیم.

احادیث بسیاری از پیامبر (ص) و ائمه (ع) وارد شده است که استبداد به رأی به منزله وارد شدن در هلاکت است و مشاورت راه رسیدن به هدایت می­باشد. شورا نشان دهنده سلامت جامعه اسلامی است، هم در سطح رهبری و هم در سطح مردم. با توجه به آنچه آمد از این روش چنین استفاده می‌کنیم که وجوب اطاعت از اولیای امر مانع از آن نمی‌شود که آنان در تصمیم گیری‌های خود به شورا ملتزم نباشند. اگر ولی امر غیر معصوم استبداد به رأی نشان دهد، این کارش انحراف از دین به حساب می‌آید و گرفتن تصمیم‌های ناآگاهانه، برای عزل او کافی است. یعنی اگر در موضوع مورد تصمیم گیری و رسیدن به نگاه روشن شایستگی و کفایت لازم را نداشته باشد و با این حال بدون مشورت در این باره تصمیم بگیرد می‌شود او را عزل کرد. اگر در متن آیه باز هم دقت به خرج دهیم می‌توانیم چنین بفهمیم که شورا، اساس تمام کارهای مسلمانان را تشکیل می‌دهد. مگر اینکه با نشانه خاصّی ثابت شود که تعیینی در این زمینه وجود دارد. زیرا کلمه «وأمرهم» هر چند که به نظر بعضی‌ها عمومیت و اطلاق ندارد، اما ظهور آن در عنوانی است که یکی از اصول جامعه اسلامی را به نمایش می‌گذارد و از این نظر نوعی عمومیت را می‌رساند. والحمدلله رب العالمین