نقش تقوا در بهداشت روانى فرد و جامعه

 

اوصاف و ویژگى هایى که در روایات براى متقیان بیان شده، به خوبى نشان مى دهد که تقوا به طور گسترده مى تواند از رفتارهاى مخل بهداشت روانى جلوگیرى کند. برخى کارکردهاى تقوا در بهداشت روانى فرد و جامعه عبارتند از:

الف) پرهیز از نگاه به نا محرم

دستگاه بینایى یکى از مهم ترین نعمت هایى است که خداوند در اختیار انسان قرار داده است. هدف اصلى از آفرینش آن کارکردهاى مثبت و استفاده هاى مفید آن است. از طریق چشم است که با دنیاى خارج آشنا مى شویم و به حقایق و پدیده هاى آن پى مى بریم. در روایات از چشم به پیک دل و قاصد عقل یاد شده و در برخى آیات به این موضوع تصریح گردیده که انسان در قبال آن چه مى بیند مسئول است. مسئول بودن انسان در قبال چشم و آن چه را با آن مى بیند، به نحوى اشاره به این است که چشم و دستگاه بینایى در سرنوشت انسان نقش قابل توجهى دارد. با این وجود، چشم مى تواند کارکرد منفى به خود بگیرد؛ زیرا دنیایى که در آن زندگى مى کنیم پر از محرک هایى است که برخى از آن ها براى سلامت و بهداشت روانى ما مضرّ است.

دستگاه بینایى ممکن است در معرض آسیب هاى اخلاقى واقع شود. از این رو در روایات از چشم ها به دام هاى شیطان و چیزى که زمینه گناه و معصیت را فراهم مى کند، یاد شده است. على (علیه السلام) مى فرماید: «العیونُ مصائد الشیطان»؛ «چشم ها دام هاى شیطانند.» چه بسا انحرافات اخلاقى، دوستى هاى نا سالم و روابط نا مشروع که با یک نگاه آغاز مى شود. در روایات از نگا به تیر زهرآگین شیطان، یاد شده است. امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «النظرةُ سهمٌ من سهام ابلیس مسموم...»؛ «نگاه کردن یکى از تیرهاى زهرآلود شیطان است.» و نیز آن حضرت فرموده است: «کَمْ مِنْ نظرةٍ اورثتْ حسرةً طویلةً»؛ «اى بسا یک نگاه که حسرتى طولانى به بار آورده است.» به طور طبیعى انسان وقتى چیز لذت بخشى را مى بیند، به آن علاقمند مى شود و دلبستگى پیدا مى کند. شاعر در این باره مى گوید:

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

هر آنچه دیده بیند، دل کند یاد

بر اساس آموزه هاى دینى براى آن که از بسیارى گناهان پیشگیرى کنیم باید دریچه نگاهمان را طورى تنظیم نماییم که از شکل ها، رنگ ها و روابط فضایى تهدید کننده بهداشت روانى، تصویرى بر روى شبکیه گیرنده هاى ما نیاید. و این چیزى است که در سایه «تقواى دیدارى» حاصل مى شود. خداوند در آیه سى ام سوره نور، مؤمنان را به فروهشتن چشم از نگاه به نامحرم توصیه نموده و فرموده است: «قُلْ لِلْمُؤمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أبْصارِهِمْ... وَ قُلْ لِلْمُؤمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أبْصارِهِنَّ»؛ «به مردان با ایمان بگو دیدگان خود را «از نامحرمان» فرو نهند... و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند.» شاید بتوان این موارد را تحت عنوان «تقواى جنسى - دیدارى» گنجاند.

امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به یکى از پرسش هاى محمّد ابن سنان مى گوید: «و حُرّمَ النَّظَرُ اِلى شعورِ النساء المحجوباتِ بالازواجِ و الى غیرهنَّ من النساء لما فیه من تهییج الرّجالِ و ما یدعوا التهیج الیه من الفساد و الدُّخول فیما لا یَحِلُّ و لا یجمُلُ، و کذلک ما اشبه الشعور، اِلاّ الذى قال اللّه تعالى: «و القواعد من النساء...» فلا بأس بالنظر الى شعور مثلهنّ»؛ «نگاه کردن به موى زنان شوهردار و دیگر زنان به این علت حرام شده است که باعث تحریک مردها مى شود و این، به فساد و ارتکاب اعمال حرام و ناشایست مى انجامد. هم چنین است چیزهایى که به لحاظ تحریک کنندگى مانند مو باشد. مگر در مواردى که خداوند متعال فرموده است «و القواعد من النساء...» نگاه کردن به موهاى پیر زنان اشکال ندارد.»

از آیات و روایات استفاده مى شود که نگاه کردن زن ها به بدن مرد نامحرم به استثناى صورت و دست ها و مقدارى که به طور معمول مردان نمى پوشانند، حرام است. نگاه کردن به مردان نا محرم براى همه زنان آثار منفى به همراه دارد، اما براى زنان شوهردار آثار زیانبار آن بیشتر است؛ از این رو در یکى از روایات از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود: «اشتَدَّ غضبُ اللّه على امرئةٍ ذاتِ بعلٍ ملأت عینها من غیر زوجها، او غیر ذى محرمٍ منها»؛ «خشم خداوند سخت است بر زن شوهردارى که چشم خود را از غیر همسر خود یا از کسى که محرم او نیست، پُر کند.

تقواى جنسى - دیدارى، گستره وسیعى را در بر مى گیرد. در یک برداشت عام و کلى معناى آن این است: از نگاه کردن به هر چیزى یا هر کسى به قصد لذّت یا خوف به فساد افتادن - به استثناى همسر - که تأثیر منفى بر بهداشت روانى دارد، باید اجتناب کرد؛ خواه نگاه به زن باشد یا مرد، به عکس باشد یا فیلم، حتّى نگاه کردن به بدن خود به قصد شهوت عامل تهدید کننده بهداشت روانى است.

گاهى گفته مى شود «چشم دریا است». این ضرب المثل، اشاره به حوزه فعالیّت دستگاه دیدارى است؛ یعنى انسان در برخوردهاى خود با دیگران، هنگام خرید، بازدید از مجامع عمومى و موقع عبور از کوچه ها به خصوص جاهاى خلوت که تردّد در آن جا کمتر است، فراوان با صحنه هاى تحریک کننده مواجه مى شود. از سوى دیگر عوامل تحریک کننده از قبیل بدحجابى، عدم پوشش مناسب دختران و بانوان، استفاده از جوراب هاى بدن نما، بیرون نهادن قسمتى از موى سر، آرایش مو و صورت حتّى توسط دختران کوچک، پوشیدن لباس و کفش با رنگ هاى مهیّج و خیره کننده، وجود فیلم ها و عکس هاى مبتذل به قدرى در جامعه رواج یافته که همه روزه با مواردى از آن مواجه هستیم و امکان چشم پوشى از آن به طور کامل، وجود ندارد.

در این گونه موارد براى حفظ بهداشت روانى توصیه مى شود که از خیره شدن و نگاه عمدى و دوباره بپرهیزیم؛ زیرا نگاه دوباره و عمدى قطعا تأثیر منفى بر بهداشت روانى به دنبال دارد. امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «النظرةُ بعد النظرةِ تزرعُ فى القلبِ الشهوةَ و کفى بها لصاحبها فتنةً»؛ «نگاه بعد از نگاه، بذر شهوت در دل مى کارد و این خود براى به فتنه و انحراف کشاندن صاحبش کافى است.»

کارکرد تقوا در این گونه موارد این است که با ایجاد نوعى حالت بازدارى باعث پیشگیرى از مبتلا شدن به نگاه مى شود. على (علیه السلام) در وصف متقیان مى فرماید: «فالمتقون... غَضُّوا ابصارهم عمّا حرّم اللّهُ علیهم»؛ «پرهیزگاران از چیزهایى که خداوند بر آنان حرام کرده است، چشم پوشیده اند.»

ب) پرهیز از گوش دادن به موسیقى و سخنان بیهوده و باطل

عملکرد دستگاه شنیدارى معمولاً پیچیده است، اما با مرورى بر مطالعات انجام شده در فیزیولوژى و روان شناسى تا حدود زیادى مى توان به اهمیت دستگاه شنیدارى و نقشى که در بهداشت روانى دارد، آشنا شد. بخش قابل توجهى از اطلاعات ما از طریق شنیدن و گوش دادن به اصوات حاصل مى شود.

در آیات و روایات وظایف خاصى براى گوش ها بیان شده که اگر فرد به آن ها عمل کند، مسلّما بهداشت روانى وى تأمین مى شود. خداوند مى فرماید: «وَ لا تَقْفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ البَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ اُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْئولاً»؛ «آن چه بدان علم ندارى پیروى مکن، چرا که گوش و چشم و دل همگى بازخواست مى شوند.»

به همان اندازه که تقواى دیدارى در سلامت و بهداشت روانى انسان مهم است، تقواى شنیدارى نیز اهمیت دارد. به ویژه این که رفتار شنیدارى در برخى موارد کارکرد جنسى به خود مى گیرد، مانند گوش دادن به موسیقى مبتذل و شنیدن داستان هایى با محتواى جنسى. افرادى که مسائل اخلاقى را رعایت نمى کنند و به هر صوت و صدایى گوش مى دهند، به لحاظ بهداشت روانى دچار مشکل خواهند شد. براى حفظ بهداشت روانى باید کارى کنیم و گوش هایمان را طورى عادت دهیم که فقط به پند و اندرز و نصایح اخلاقى علاقمند شده و از موضوعاتى که جنبه تحریک کننده دارد یا غیبت و لهو و لعب محسوب مى شود، جدّا پرهیز نماییم.

امام سجاد (علیه السلام) براى حفظ بهداشت، روانى نوعى تقواى شنیدارى را توصیه نموده و مى فرماید: «حَقُّ السمع تنزیهُهُ عن سماعِ الغیبةِ و سِماعِ ما لا یَحِلُّ سماعه»؛ «حق گوش این است که آن را از شنیدن غیبت، و شنیدن هر آنچه که شنیدنش روا نیست، باز دارى.» على (علیه السلام) در وصف متقین مى فرماید: «ووقفوا اسماعهم على العلم النافع» پرهیزگاران کسانى اند که با بهره گیرى از نیروى تقوا گوش هاى خود را از شنیدن لهو و لعب به دور داشته و فقط آن را وقف دانشى کرده اند که برایشان سودمند است.

ج) تعادل غریزه جنسى و اصلاح روابط دختر و پسر

بى تردید یکى از نیرومندترین غرایز، نیروى شهوت و غریزه جنسى است. این نیرو که از ابتداى تولد به صورت نهفته در وجود آدمى به ودیعه نهاده شده است، تا زمان بلوغ هم چنان دوران آرام و بى تحرّکى را پشت سر مى گذارد، امام به محض شروع دوران نوجوانى، آرام آرام زمان بیدارى و شکفتگى آن فرا مى رسد و رفته رفته تمام وجود نوجوان را در بر مى گیرد و بر تمامى افکار و رفتار وى اثر مى گذارد.

تعامل و ارتباط با جنس مخالف در دوره نوجوانى و جوانى از اهمیت ویژه اى برخوردار است. هم چنان امکان آسیب پذیرى آن نیز در این دوره بیش از هر زمان دیگرى است؛ زیرا با بیدار شدن غریزه جنسى توجه به مسائل عاطفى و جذابیّت هاى ظاهرى جنس مخالف، بیشتر مى شود. موریس دبس در این باره مى گوید: تأثیرات غریزه جنسى در دوره بلوغ، آن قدر قوى است که در واقع مرکز تحریکات مستقیم براى تمام خواسته هاى اعضاى مختلف بدن مى گردد. وجود آن به کلى زندگى و روابط بین فردى انسان را تحت تأثیر قرار مى دهد. به همین دلیل، نوعى کشش و جاذبه در رفتار با جنس مخالف مشاهده مى شود. در برخى موارد چنان التهاب و هیجان به اوج مى رسد که آهنگ صدا و حرکات فرد را نیز تحت تأثیر قرار داده و حتّى گاه هم سخن شدن و حسّ گرماى وجود دیگرى، قلب را به تپش مضاعف وا مى دارد. خطر وسوسه شیطان در این گونه موارد جاى تردیدى نیست.

در چند سال اخیر، در مجلّات و روزنامه ها بارها به موضوع روابط دختر و پسر پرداخته شده و به بهانه هاى مختلفى چون: کاهش حساسیّت ها، شناخت قبل از ازدواج و فراهم شدن زمینه پیشرفت فرد و جامعه، در این باره سخن به میان آمده است. برخى این گونه روابط را مطلوب مى دانند و حتّى جلوگیرى از آن را موجب عقده اى شدن جوانان مى پندارند. شرایط فرهنگى به وجود آمده در جامعه تا حدود زیادى متأثر از این دیدگاه است. با توجه به آن چه بیان شده مسئله ارتباط دختر و پسر و بهداشت رفتار جنسى جوانان یکى از مشکلات اصلى جامعه ماست. اسلام براى حل این مشکل و اصلاح بین دختران و پسران چه راهکارى دارد؟

در اسلام هر چند صحبت کردن و برخوردهاى عادى دختر و پسر و زن و مرد، جایز است و آنان مى توانند فارغ از دغدغه هاى شهوانى، به کار و فعالیت و تحصیل بپردازند با این وجود فعالیت مختلط در همه مراکز و مجامع امر پسندیده اى نیست. اسلام نه حبس زنان در خانه را توصیه مى کند و نه روابط بى ضابطه و نا مشروع را تجویز مى نماید. بر این اساس، اسلام براى پاسدارى از کرامت انسان و جلوگیرى از انحرافات، رعایت ضوابطى را در روابط زن و مرد ضرورى دانسته و آزادى مطلق و بدون حساب و دوستى ها و عشق بازى هاى مصطلح امروزى را مردود شمرده است.

خداوند در قرآن، ضمن توصیه به خویشتندارى جنسى، به مؤمنان توصیه مى کند که چشم خود را از نگاه به نامحرم حفظ کنند، یگانه عاملى که توان بازدارى و مقاومت در برابر وسوسه را افزایش مى دهد تقواست. به یقین آن نیرویى که حضرت یوسف (علیه السلام) را از آلوده شدن به گناه، بازداشت چیزى جز تقواى الهى نبود. على (علیه السلام) در اوصاف متقین مى فرماید: آن ها کسانى اند که در هنگام داد و ستد با جنس مخالف، بر شهوت خود مسلّطند.

اساسا تقوا حالتى را در فرد ایجاد مى کند که از رفتارهاى شبهه ناک و مواردى که خطر مبتلا شدن به گناه وجود دارد، دورى کند. امام باقر (علیه السلام) از پدر بزرگوارش نقل مى کند که: «ان لاهل التقوى علاماتٌ یعرفون بها:... و قِلّةُ المواتاةِ للنساء»؛ «تقوا پیشگان نشانه هایى دارند که با آن ها شناخته مى شوند. یکى از نشانه هاى آنان این است که با زنان کمتر در مى آمیزند.» بر اساس آموزه هاى دینى یگانه راه سالم سازى جامعه و پیشگیرى از انحرافات و بى بند و بارى هاى اخلاقى در بین جوانان، تقویت ارزش هاى دینى و بارورى تقواست.

تا زمانى که تقوا در بین نسل جوان و نوجوان جامعه ما بارور نشود، هیچ یک از اهداف والاى دینى دست یافتنى نیست. براى حفظ عفت و تقویت بهداشت روانى دختران جوان نیز تقوا عامل بسیار مؤثر و ارزشمندى است. خداوند مى فرماید: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْروفا»؛ «به گونه اى هوس انگیز سخن نگویید تا بیمار دلى در شما طمع کند و به گونه اى شایسته و معمولى سخن بگویید.»

این آیه نکته بسیار ظریفى را بیان مى کند و آن این که همیشه پسران مقصّر نیستند. در بسیارى موارد، دختران و زنان با رفتارهاى وسوسه انگیز، عدم رعایت پوشش اسلامى، وضع و ظاهر نامناسب و استفاده از عطرهاى تهییج کننده توجه جوانان را به خود جلب مى کنند. اذیت هاى خیابانى، نامه نگارى و مزاحمت هاى تلفنى تا حد زیادى ریشه در رفتارهاى نادرست خود دختران دارد. شاید برخى دختران قصد و نیت بدى هم نداشته باشند و هدفشان از پوشیدن لباس هاى رنگارنگ، آرایش هاى تند و تیز فقط این باشد که دوست دارند یا طبع جوانى شان این گونه رفتارها را تقاضا مى کند. در این جهت ما نمى توانیم با دیدى منفى و بدبینانه درباره دختران قضاوت کنیم.

تا حدى دختران حق دارند. اما نکته اى که وجود دارد این است که چه بسا همین رفتارهاى ساده و خالصانه برخى دختران که هیچ انگیزه شیطانى در آن وجود ندارد، زمینه گناه را براى دیگران فراهم کند. بنابراین ما نمى توانیم یک جانبه قضاوت کنیم و فقط از یک زاویه به موضوع بنگریم. ما باید در اُفق وسیع تر و از منظر اجتماعى به قضایا بنگریم. ما هم نسبت به خودمان مسئولیت داریم و هم نسبت به دیگران مسئولیم؛ از این رو ما نباید با برخى رفتارهاى خود زمینه گناه را براى دیگران فراهم کنیم.

بنابراین، براى پیشگیرى از انحرافات جنسى و حفظ و تقویت بهداشت روانى در جامعه، باید در حفظ و تقویت تقوا بکوشیم. على (علیه السلام) مى فرماید: «اُوصیکم بتقوى اللّه الا فصونوها و تَصوَنُوا بها»؛ «شما را به تقواى الهى سفارش مى کنم... هان تقوا را حفظ کنید و خود را نیز به وسیله آن محفوظ بدارید. در قرآن کریم، تقوا به لباس تشبیه شده است.» «و لباسُ التقوى ذلک خیرٌ»؛ «لباس تقوا بهتر است.» خاصیت لباس این است که انسان را از سرما، گرما و گزند حوادث حفظ مى کند و عیوب احتمالى انسان را مى پوشاند، همان خاصیت را تقوا دارد و به همان دلیلى که باید از لباس حفاظت کرد تا آلوده، مندرس و نجس نشود و در معرض باد و باران قرار نگیرد، باید از تقوا و عفت هم محافظت کرد؛ زیرا بدون محافظت از ملکه تقوا سلامت روانى امکان پذیر نیست.

جمع بندى و نتیجه گیرى

بر حسب آموزه هاى دینى براى آن که بهداشت روانى در جامعه تأمین شود و میزان انحرافات اخلاقى به ویژه انحرافات جنسى کاهش یابد، باید به دنبال مصون سازى افراد بود. به تعبیر دیگر، هر چند سالم سازى و پاک سازى محیط جامعه از وسایل و ابزارهاى آلوده کننده و برخورد با افراد منحرف، یک ضرورت است و باید از سوى نیروى انتظامى به اجرا گذاشته شود، لیکن باید توجه داشت که رسالت اصلى آموزش و پرورش، نهاد خانواده و دست اندرکاران تربیتى، مصون سازى افراد در برابر گناه و بالا بردن قدرت مقابله و توان بازدارى در آن هاست.

به بیان دیگر، اصل در برنامه ریزى فرهنگى، ایجاد مصونیت است نه محدودیت. «مصون سازى» وابسته به خود آگاهى است. کودکان و نوجوانان باید به گونه اى تربیت شوند که آگاهانه و با اختیار کامل از آلودگى و گناه پرهیز نمایند. به عنوان مثال جمع آورى آنتن هاى ماهواره اى، سى دى هاى مبتذل و برخورد با افرادى که ارزش ها و هنجارهاى اجتماعى را زیر پا مى گذارند یک ضرورت انکارناپذیر است، امّا مهندسى فرهنگى جامعه اقتضاى برنامه ریزى هاى حساب شده ترى را دارد که باید مسؤلان و دست اندرکاران مسائل تربیتى به آن همت گمارند.

از آن چه بیان شد به این نتیجه مى رسیم که یگانه عامل مؤثر در سالم سازى فضاى فرهنگى جامعه و حفظ سلامت روانى افراد در برابر بى بند و بارى ها و انحرافات اخلاقى به ویژه انحرافات جنسى، تقویت روحیه مذهبى و تقواى الهى است.

000000000000

پى نوشت ها:

1. العین برید القلب، منتخب میزان الحکمه، ص 558.

2. العین... برید العقل (همان).

3. ان السمع و البصر و الفواد کلّ اولئک کان عنه مسئولاً (سوره اسراء (17) آیه 36.)

4. غرر الحکم، ج 3، ص 233.

5. همان.

6. الکافى، ج 5، ص 559.

7. سوره نور (24) آیه 30.

8. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 97.

9. ثواب الاعمال، 338.

10. الفقیه، ج 4، ص 18.

11. نهج البلاغه، خطبه 105.

12. سوره اسراء (17) آیه 36.

13. خصال، ص 566.

14. همان.

15. موریس وبس، چه مى دانم از بلوغ، ص 46.

16. «قُل لِلمُؤمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ ابصارِهِم وَ یَحْفَظُوا فُروجَهُم ذلِکَ أزْکِى لَهُم اِنَّ اللّه خَبیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ وَ قُل لِلمؤمِناتَ یَغْضُضنَ مِنْ أبْصارِهِنَّ وَ یَحْفظنَ فُروجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها» (سوره نور (24) آیه 30 و 31).

17. ر.ک: خطبه متقین، نهج البلاغه.

18. همان.

19. سوره احزاب (33) آیه 32.

20. نهج البلاغه، خطبه 191، ص 111.

21. سوره اعراف (7) آیه 26.

http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=6090&id=64150

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

نماز و سلامتی روح وجسم

فلسفه نماز در قرآن و اسلام چیست؟

عبادت ، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعى لطف و رحمت و راهنمایى است که ما را به کمال مى رساند; مثلا وقتى پدر و مادر ، فرزندشان را به درس خواندن امر مى کنند ، به سود خود فرزند است و سعادت او را مى خواهند و این امر از روى محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازى ندارند.

آیات و روایات، فلسفه و حکمت تشریع نماز را بیان کرده اند:

۱. یاد خدا: (وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى )[1]; نماز را برپا دار تا به یاد من باشى.

۲. بازداشتن از گناه و زشتى ها: (إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَر)[2]; همانا نماز ]انسان را در دنیا [از زشتى ها و گناه باز مى دارد.

۳. پاکیزگى روح: (...إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَکَّى فَإِنَّمَا یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ ى وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ )[3]; ... ]تو[ تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مى ترسند و نماز برپا مى دارند، هشدار مى دهى و کسى پاکیزگى جوید تنها براى خود پاکیزگى مى جوید، و فرجام ]کارها[ به سوى خداست.

۴. یارى جستن از نماز در مسیر تکامل: (وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَـشِعِینَ )[4]; از شکیبایى و نماز یارى جویید، و به راستى این کار گران است، مگر بر فروتنان.

۵. پاک شدن از کبر و غرور; حضرت فاطمة (علیها السلام) مى فرماید: (...و الصلاة تنزیهاً من الکبر...;[5]...خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند... .

۶. رستگارى: (قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَـشِعُونَ )[6]; به راستى که مؤمنان رستگار شدند; همانان که در نمازشان فروتنند.

در حدیثى آمده است: نقش نمازهاى پنج گانه براى امت من همانند نهر آب زلالى است که از مقابل خانه آنان مى گذرد، اگر کسى روزانه پنج بار در این نهر شستوشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگى و پلیدى خواهد ماند؟!.[7]

و در حدیثى دیگر امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: هنگامى که نمازگزار به سمت قبله براى نماز مى ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه مى کند.[8]

نماز روزانه انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمى او از این همه نعمت و خوبى هایى است که خداوند به او داده است و نیز ثناگویى و تمجید انسان از این همه زیبایى و عظمت است که خداوند متعال دارد. هیچ کس براى تعریف و تمجید از یک گل زیبا که در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمى کند، امّا اگر زیبایى آن را نبینى، نابینایت مى شمرند و اگر ببینى و واکنش نشان ندهى و ستایش نکنى سرزنشت مى کنند که چرا ذوق و احساس ندارى و چقدر بددلى!

در مضمون بعضى احادیث آمده است که: «انسان در حال نماز با خداى خود نجوا و گفتوگو مى کند و اگر انسان لذت این گفتوگو را بچشد، هیچ گاه از حال نماز خارج نمى شود.[9]

راستى چقدر لذت بخش است با خداى جهان آفرین به گفتوگو و مناجات پرداختن! و روحى به عظمت تمام هستى یافتن و با خداى هستى هم سخن شدن!

http://yazduni-namaz.blogspot.com/2008/11/blog-post_2475.html